با توجه به رشد تقاضای اروپا برای محصولات سالم و طبیعی، صادرات کشمش می تونه راهی مطمئن برای توسعه اقتصادی و ارتقاء جایگاه جهانی کشور باشه.
بررسی صادرات کشمش به اروپا در دوره تنشهای جنگی
اول باید بگم که بازار اروپا یعنی یکی از بزرگترین و پررقابتترین بازارهای جهان، جایی که هر روز میلیاردها دلار گردش مالی داره و رقابت برای فروش کشمش اصلا کار سادهای نیست.
مخصوصاً وقتی تو این دوره تنشهای جنگی و بحرانهای سیاسی و اقتصادی رخ میده، اوضاع خیلی پیچیدهتر میشه.
یعنی انگار داریم تو تاریکی راه میرویم، اگر خیلی مراقب نباشی، ممکنه از مسیر خارج بشی و ضرر کنیم.
بگی چیز هایی باید بهش تو مسیر صادرات توجه کنیم ، نوسانات دلار و یورو عه. مثلا فرض کن، قیمت دلار در چند ماه گذشته از 80 هزار تومان رفته یعنی چیزی حدود 30 هزار تومان بالا، و این یعنی هزینههای صادرات خیلی بیشتر شده.
درواقع، هر کشمش با وزن مشخص، اگر قبلا مثلا ۲۰۰ هزار تومان تمام میشد، حالا شاید باید ۲۵۰ هزار تومان یا بیشتر داد تا محصولمون دست مصرفکننده برسه.
این خودش یه مشکل بزرگه، چون مشتریها سختگیرتر شدن و خیلیها انگیزهشون رو برای خرید از دست دادن. زیاد شدن هزینههای حملونقل هم خودش یه معضل دیگه است، مثلا کرایه کشتیها و هواپیما چند برابر شده، چون بنزین و سوخت هم توی لیست مشکلاتن.
ولی در کنار این، فرصتهایی هم هست که نمیشه نادیدهشون گرفت. مثلا، اروپا تو ار شرایطی مصرف کشمش رو دوست داره، مخصوصاً در فصلهای زمستان و تعطیلات سال نو، وقتی مردم دنبال تنقلات سالمتر میگردن.
طبق آمار، سال گذشته، ایران حدود ۳۵ هزار تن کشمش به اروپا صادر کرد، و اگر اوضاع کمی بهتر بشه، ممکنه این عدد به ۴۰ یا حتی ۴۵ هزار تن برسه. یعنی اگر بتوانیم به خط مستقیم با مشتریها یا واردکنندگان برسیم، فرصت خوبی برای رشد وجود داره.
یه چیز دیگه هم باید در نظر گرفت، رقابت با کشورهای دیگه هست که توی این زمانها ممکنه خیلی برندهتر ظاهر بشن. مثلا ترکیه و یونان، سایه سنگین بر سر ما انداختهن و دارند بازار رو تقسیم میکنند.
ولی باز هم، چیزی که مهمه، کیفیت محصول و بستهبندیست، چون توی این وضعیت، مشتریها به دنبال چیزهای خاص و تضمین شده میگردن.
در مجموع، میشه گفت که این روزهای سخت شاید یه سری ریسک بالا داشته باشه، اما فرصتهایی هم براش هست.
باید با هوشمندی و کمی صبر، بازار رو بشناسیم و سیاستهامون رو بر اساس شرایط حال تنظیم کنیم. اگه بتونیم هزینهها رو کنترل کنیم و کیفیت رو حفظ کنیم، انشاءالله، شاید این بحرانها، فرصتهایی هم برا رشد و توسعه ما باشن، چه بسا که اون روز برسه و کشمش ما جایگاه خودش رو توی بازار اروپا بیشتر و بهتر پیدا کنه.
استراتژیهای بازاریابی و نفوذ در بازارهای اروپایی کشمش در وضعیت جنگی
مهم ترین چیز توی این شرایط که انگار داریم تو جوی پر از امواج و طوفان شنا میکنیم اینکه که از روشهای معمول و تکراری فاصله بگیریم.
چون تو این شرایط، باید یه جور شوکدرمانی بده به بازار. مثلا، استفاده از شبکههای اجتماعی و تولید محتواهای بسیار صمیمی، به شکل یه حرف بیربط و آشنا، میتونه تاثیر زیادی داشته باشه.
مثلا، تصور کن، با چند پست و استوری در اینستاگرام، میتونی داستان کشمش خودت رو برای آدمها تعریف کنی، نه به صورت خشک و محض فروش، بلکه به عنوان یه محصول سالم و دوستداشتنی که زندگی روزمرهاش رو عوض میکنه.
یک استراتژی دیگه، ارتباط مستقیم و دوستانه با مشتریهاست. خیلی از کسبوکارهای کوچیک، مثلا توی بازارهای محلی، دارن با مشتریانشون حرف میزنن، پاسخ میدن و حتی نظراتشون رو برای توسعه محصول گوش میدن. این کار، توی بازار اروپا، همعزیز، خیلی مهمه چون اعتمادسازی میکنه و باعث میشه مشتریها، «حسابی» عاشق برندت بشن.
فرض کن، اگه چندتا از مشتریها گفتن، کشمشهات عالین، اون وقت این خبر میره تو هر گوشه و کنار و دیگه نوبت به تبلیغات رسمی نیست، فقط اعتماد و رضایت مشتری حرف اول رو میزنه.
حالا، برای نفوذ در بازار، به یه چیز خیلی مهم اشاره میکنم، یعنی تخفیفهای ویژه و بستهبندی خاص.
مثلا، میتونی به عنوان نمونه، بستههای کوچک و ارزان یا پکهای کیلویی با بستهبندیهای جذاب و محکم بدهی. اینطوری، آدمها مجبور نشن کلی پول خرج کنن، و میتونن بدون استرس، کشمش رو تست کنن. بر اساس آمار، ۷۵ درصد مشتریها وقتی میفهمن که میتونن محصول رو تست کنن، کارشون رونق پیدا میکنه و احتمالا برمیگردن و خریدهای بیشتری انجام میدن.
اما نکته مهم دیگه، همین سازگاری با شرایط جنگی و بحرانهای اقتصادیه. یعنی، باید قیمتها رو خیلی حساب شده تنظیم کنیم، چون خیلیاز مردم رو باید درک کنیم که قدرت خریدشون کم شده. شاید، مثلا، قیمتی
که قبلاً ۳۰ یورو بود، حالا باید به ۲۳ یورو برسه، اما با لحنی محبتآمیز و دوستانه اینو به مشتریها بگیم. چون وقتی صحبت از محبت و توجه میشه، اعتماد هم در کنار اون بیشتر میشه.
در کل، باید خیلی دقت کنیم که استراتژیمون توی این روزهای پرآشوب، فقط فروش نباشه، بلکه ساختن رابطه باشه، اعتمادسازی و نشان دادن اینکه ما برای مشتریهایمون و وضعیتشون، همراه و همپای اونهستیم.
چون همین ارتباط، کلید اصلی برای نفوذ و موندگاری تو بازارهای سختیه. و چه بسا، با کمی خلاقیت و صبر، وقتی بحران تموم شد، کشمش ما جای خودش رو توی قفسههای اروپاییها پیدا کنه، و ما برنده واقعی باشیم.
راهکار های کاهش محدودیتهای ناشی از تنشهای منطقهای و جهانی در صادرات کشمش
تنشهای منطقهای و جهانی که این روزا به وجود اومده، جزو موضوعات خیلی حساسه و باید با دقت و یه ذره خلاقیت بهش نگاه کنیم چون تاثیر مستقیم روی صادرات کشمش داره.
یکی از راهکارهای اساسی، ساختن راه های محکم و معتبر با شریکهای منطقه و جهانه.
یعنی، میتونیم با وکلای تجاری، شرکتهای صادراتی و وصلههای محلی ارتباط نزدیکتر برقرار کنیم، چون اینطوری حتی در زمانهایی که تحریمها زیاد میشه، راههای جدید و زیرزمینی پیدا میکنیم.
مثلا، در خیلی از کشورها، با توجه به آمار، نزدیک به ۶۰ درصد تجارتهای موفق از طریق شبکههای دوستانه و اعتماد ساخته شده، پس اصلاً نباید دسترویش رو کوتاه کنیم، چون اعتماد، اون جعبهای هست که هیچکس نمیتونه باز کنه و مشکل رو حل کنه.
راه دوم، تنوع بخشیدن به بازارهای هدفه. یعنی باید بازارهای جدید رو پیدا کنیم، نه فقط اروپا یا آمریکا، بلکه اگه به کشورهای آسیایی و آفریقایی هم نگاه کنیم، داستان بهتر میشه.
مثلا، در چند سال اخیر، صادرات کشمش به کشورهای آفریقایی تقریباً دو برابر شده چون اونجا هنوز راههای سنتی و کمهزینه براش پیدا میکنن. اگه ما هم این کار رو بکنیم، دیگه دستمون در اون بازارها بازه و محدودیتها کمتر احساس میشه.
سوم؛ ایجاد محصول مطمئن و باکیفیته مثلا، بر اساس فرهنگهای اروپایی، بستهبندیهای زیبا و خلاقانه میتونه انقلابی تو بازار ایجاد کنه، پس حتماً باید این قسمت رو جدی بگیریم. در مورد آمار هم؛ حدود ۷۰ درصد مصرفکنندهها اصلاً حاضر نیستن محصولی رو در ظرف کوچیک و بینظمی بخرن. پس، باید سرمایهگذاری کنیم روی بستهبندی و مارکتینگ، چون اینطوری توی بازار رقابت میتونیم برنده باشیم.
و اما راهکار چهارم، برقراری ارتباط مستقیم با مشتریها و مصرفکنندگان نهایی است. یعنی، فروش مستقیم یا دیجیتال، توی این روزها خیلی مهمه، چون خیلیها دیگه دل خودشون رو زدن به دریا و خرید اینترنتی انجام میدن.
طبق آمار، فروش آنلاین توی چند سال اخیر، رشد حدود ۴۰ درصدی داشته، پس باید از این فرصتها بهره ببریم و ارتباط رو خیلی نزدیکتر کنیم، چون اعتماد و وفاداری بیشتر میشه.
در نهایت، باید گفت که با کمی خلاقیت، همت و صبر، میتونیم محدودیتها رو کم کنیم و حتی توی شرایط سخت، فرصت بهتر پیدا کنیم. چون مهمتر از همه، تثبیت رابطهمون با بازار و مشتری و اعتماد کردن به قدرت استعدادمون هست.
پس، آمادهام، این چالشها رو پشت سر بذاریم و داستان موفقیت جدیدی رقم بزنیم، چون هرچقدر هم تاریک باشه، با راهکارهای حساب شده، میتونیم روشنایی اون رو ببینیم.