میدونی کشمش بسته بندی قیمت ایران چقدر با ترکیه، هندوستان و افغانستان فرق کرده؟ تازهترین آمار و مقایسههای واقعی که هر بنکدار و عمدهفروش باید بدونه، اینجاست!

کشمش بسته بندی قیمت ایران چقدر فرق داره با نمونههای ترکیهای؟

این داستانِ تفاوت نرخ بین محصول ما و ترکیه اصلاً یه چیز صاف و صوف و جدولبردار نیست. یعنی همینجوری که روی کاغذ مینویسن «ترکیه اینقد نرخ داره» اصلاً به عمل نمیخوره.
ما اینجا با هزارجور دردسر کار میکنیم، از قیمت کارتن گرفته تا چسبی که یه روز هست یه روز نیست.
یهو میبینی کارخونه میگه فویل نداریم، سفارشش مونده، بعد میری سراغ ترکیهایها میبینی نه بابا، اونا همهچی حاضر و آماده. همین باعث میشه جنسشون یه دستیتر بیاد بیرون.
اصلاً بذار همینجوری بگم، یهبار ما محموله فرستادیم برای بندر. بارنامه میزنن، راننده میگه گاز گرون شده، کارگر میگه بارگیری سخت بود، یکی میگه شب سرد بود.
کلاً هر کی یه چیزی میگه که آخر سر میبینی قیمت تمومشده رفته بالا. اونور ترکیهایها؟
هیچی… تمیز. مرتب. نه مثل ما هی وسطش یکی میپره میگه من سهمم کو.
یه چیزی هم هست که کسی نمیگه. اونا چون بستهبندیهاشون رو خیلی وقتا با دستگاههای دقیق و با تیراژ بالا میزنن، هزینهشون پخش میشه. ما؟ خب، اینقدر پراکندگی داریم که هر بار انگار داری از نو کارخونه میسازی.
یه بار همین چند ماه پیش بود، یادمه از بس نوسان داشتیم، قیمت مواد اولیه یههو اینقد بالا رفت که خود کارخونهدارا شوکه شدن.
عدد دقیق یادم نمونده ولی حدودای یه چیزی مثل ۱۵ درصد یکی گفت بالا رفته بود. یکی میگفت نه بابا بیشتر. خلاصه یه چیزی تو همین مایهها. همین یکی باعث شد همهچی قاطی بشه.
ترکیهایها با اینکه جنسشون بعضی وقتا به خوشطعم ما نمیرسه، ولی خب بستهبندی مرتب، خودشو قشنگ نشون میده.
مشتری خارج که بیخبره از داستانهای ما، قشنگ جذب ظاهر میشه.
ما هم گاهی میخوایم همونجور تمیز بزنیم ولی تا میای یه مدل کارتنی ثابت پیدا کنی، رنگش عوض شده، چاپخونه میگه اون مرکب تموم شد، بیا اینو بزن.
آخرشم بخوام جمعبندی کنم،
قیمت محصول ما بالا پایین داره چون بازارمون نوسانیه و مواد اولیهمون همیشه یه داستانیه. اونا ولی رو خط ثابت کار میکنن. همین باعث میشه اختلاف بیفته.
ولی بهخدا طعم و جنس ما یه چیز دیگهس… اونایی که کارهان میفهمن چی میگم.
وقتی کشمش هندی وارد میشه، کشمش بسته بندی قیمتش چه تغییری میکنه؟
ورود جنس هندوستان یه چیزی نیست که بشه قشنگ خطکشی کرد، یه روز میبینی یه کانتینر اومد قیمتها آروم شد، فرداش یه نفر میگه فلانی بارشو نگه داشته تو گمرک، بازار قفل شده. کلاً یه اوضاعی…
ما که تو این کاریم میفهمیم چی میگم، یعنی همینجوری که نشستی یه چای میخوری، یهو یه پیام میاد میگن بار هندی رسیده، بعد هنوز نپرسیدی کیفیتش چیه، قیمتها شروع میکنه اینوری اونوری شدن.
خودشون هم جنس رو یهمدل نمیزنن. یعنی یه بار خشکتر، یه بار روغنخورده، یه بار انگار اصلاً انگور از اولش قهر بوده با آفتاب.
همین باعث میشه بازار ایران گیج بشه. بعضی بنکدارا میگن نه این باره خوب نیست، بعضیا میگن نه حاجی مشتری ارزون میخواد، کیفیت نمیخواد، بده بیاد.
بعد یکی میگه فلان شهر بار ارزون داده، یکی میگه نه اون قاچاقی بوده. همش حرف، همش دود.
یه چیزی هم هست… هزینه حمل از اونور تا اینجا همیشه یه داستان مخصوص خودش داره. یهوقت لجستیک گیر میکنه، یهوقت راننده میگه جاده خراب بوده. بعدشم از گمرک که رد میشه تازه شروع ماجراست.
بسته به اینکه چند نفر دست میبرن وسط، هزینه بالا و پایین میشه.
یه بار یادمه یکی از بچهها میگفت قیمتها بعد ورود چندتا محموله تو یه هفته حدود هفت درصد ریخته بود پایین. حالا درسته یا نه؟ خدا میدونه. خودش گفت. تو بازار هم هر کی یه چیزی میگه.
بعد یه چیز دیگه… مشتری ایرانی وقتی میبینه یه جنس هندی اومده که ارزونتره، میگه خب چرا نخرم؟ ولی نمیدونه کیفیتش اون ثباتی که محصول داخلی داره رو نداره. یعنی همین امروز یه مدل، فردا یه مدل.
همین کارو سخت میکنه. بنکدار میمونه که چی به مشتری بگه.
میگه ارزونه، مشتری خوشحال میشه. فردا میاد میگه چرا این سری فرق کرده. خب فرق میکنه دیگه، چون همونجوری که گفتم بار هند اصلاً یهدست نیست.
آخرشم اینجوری میشه که با ورودش، همهچیز چند روزی قاطی پاتی میشه. قیمتها بالا پایین. یکی گیر میاره، یکی گیر نمیاره.
اوضاع یهجورایی میشه مثل صبحهای بازار وقتی بارها تازه میرسه… هیاهو… صدا… هر کی یه چیزی.
کشمش بسته بندی قیمت افغانستان چرا معمولاً ارزونتر دیده میشه؟

وقتی حرف جنس افغانستان میاد وسط، یعنی یکی میگه ارزونه چون کیفیتش پایینه، یکی میگه نه بابا، همون کیفیت ما رو میده، فقط هزینههاش کمتره.
ولی واقعیتشو بخوای… نه اون حرف کامل درسته، نه این.
اصلاً از همون اول ماجرای کارگاههاشون فرق داره. یهجور جمعوجور. ساده. نه این تشریفات عجیب و غریب که ما اینجا داریم، که یه روز مأمور میاد بازرسی، یه روز برق قطع میشه، فرداش کارگر کم میاد.
تو افغانستان خیلی از کارا دستیتر انجام میشه، یا حداقل سادهتر. این یعنی خرج کمتری. همین باعث میشه پول کمتری بره پای هر بسته.
بعدشم هزینه نیروی کارشون… چی بگم؟ یکی از بچهها یه بار برگشت گفت اونجا مزد روزانه گاهی تقریباً یکسوم اینجاست.
دقیق نمیدونم راست میگفت یا نه، ولی چیزی تو همون حدودا شنیده بودم. همین اختلاف برای همین کارا یعنی کلی تفاوت تو قیمت نهایی.
یه چیزی هم هست… خیلی از باراشون با سادهترین روش خشک میشه. نه دستگاه زیاد، نه روغنکاری زیاد، نه جداسازی عجیب.
بعضیا میگن همین باعث میشه کیفیتش بعض وقتا نامرتب باشه.
ولی خب بازار ایران هم همیشه دنبال کیفیت بالا نیست. مشتریای عمده که کارشون پخش کردن تو شهرستانه، معمولاً میگن ارزون باشه، راحت فروش بره. همین باعث میشه جنس اونور زودتر خریدار پیدا کنه.
گمرکی هم که… اوووو… این خودش یه قصهس.
همیشه معلوم نیست چی میشه. یه سری میگن راحت رد میشه، یه سری میگن نه، گیر میکنه. ولی در کل هزینه حملونقل از اونور خیلی وقتا کمتر درمیاد.
این کم شدن خرجها باعث میشه جنس ارزونتر بشینه توی بازار ما.
حالا اینکه بعضیا میگن طعمش فرق داره… راستش این دیگه سلیقهس. یکی میگه خشکتره، یکی میگه دونههاش کوچیکتره.
اما ارزونی؟ چرا دیده میشه؟
چون هم پروسهش سبکتره، هم خرجه کمتر، هم توقع مشتری اونجا مثل ما نیست که بخواد بستهبندی لاکچری و چاپ براق داشته باشه.
میزنن ساده. همین.
تهش هم وقتی وارد بازار میشه، بنکدار میبینه با یه رقم پایینتر میتونه جنس بده بیرون، خب منطقیه سمتش بره.
بازار هم که میدونی… هر کی یه نظر… هر کی یه تجربه…
ولی ارزونیش از آسمون نمیاد. پشتش همین چیزای ریز و درهمه.
آخرش برای خریدار ایرانی، کشمش بسته بندی قیمت داخلی بهتره یا خارجی؟
واقعیتش وقتی میخوای تصمیم بگیری، این قضیه فقط یه عدد نیست. نه این که بگی ایران ارزونه، خارجی گرونه. نه بابا…
مثلاً همین چند هفته پیش یه بار از اصفهان خریدیم، بستهبندی داخلی بود، قیمتش یهو یه کم رفت بالا. یکی میگه خب ارزشش بیشتره، یکی میگه نه، همون خارجی رو بگیر ارزونتره. کلاً بحث قاطیپاتیه.
راستشو بخوای، یه عدد تقریبی بهت بگم… حدودا نیمی از بنکدارا میرن سراغ محصول خارجی وقتی قیمت داخلی یه کمی بالا میره. البته باز هم بستگی داره بار چطوری به بازار رسیده، روز بارگیری چه وضعیتی بوده، راننده کی بوده، همه چیز مهمه.
یه چیز دیگه… بستهبندی داخلی گاهی عجیبغریب میشه، یعنی نه وزن دقیق، نه چاپ درست، یهدفعه رنگ بسته تغییر میکنه. مشتری نگاه میکنه میگه این که فرق داره! ولی خارجیها معمولاً یه دست هستن. همین باعث میشه فروش راحتتر باشه.
ولی خب قیمت؟ گاهی ارزونتره، گاهی نه. کلی فاکتور داره که آدم نمیتونه همهشو پیشبینی کنه.
بازار هم خودش یه داستانه. یه روز ایران خوب میفروشه، یه روز خارجی. بعضی وقتا مشتری استانهای دور میگه ارزون باشه میخریم، کیفیت زیاد برامون مهم نیست. بعضی وقتا هم حساسترن، بستهبندی مهمه، طعم مهمه، دونهها باید یکدست باشه.
اینجوری میشه که هر بار وقتی میخوای قیمت داخلی و خارجی رو مقایسه کنی، یه چیزی قاطی میشه، یه چیزی کم و زیاد میشه، همش گیجکننده.
خلاصه… اگه بخوای راحت بگم: هیچ قطعیتی نیست.
بر اساس تجربه، عمدهفروشها هر دو رو میخرن، بسته به اینکه اون روز بازار چی میگه، چه رقابتی هست و چه ریسکی میخوان بکنن.
بازار ما هیجان داره. این هیجان باعث میشه هیچ وقت یه جواب ساده برای «داخل بهتره یا خارجی» وجود نداشته باشه.











