مویز بدون هسته افغان، محصولی خاص با طعمی منحصربهفرده که از دل باغهای آفتابی افغانستان به دست میاد و با چالشهای واردات به ایران، فرصتی بزرگ برای صادرات مجدد پیش رو داره.
مویز بدون هسته افغان در افغانستان چطور تولید میشه؟
قصهی مویز افغان بدون هسته، از یه خوشهی انگور کوچیک شروع میشه، تو دل باغای خشک ولی پر از برکت افغانستان.
اگه گذرت خورده باشه به مناطق قندهار، بلخ یا هرات، میدونی که اونجا آفتاب یهجوری میتابه که انگار واسه خشککردن انگور آفریده شده.
اینا میان از یه نوع انگور مخصوص استفاده میکنن به اسم “شانی” یا بعضیا میگن “بیدانه قندهاری”، که دونههاش ریزه، ولی شیرینیش یه چیزی تو مایههای قند دوآتیشهست.
حالا پروسهش چطوریه؟
همهچی از برداشت شروع میشه. معمولاً اواخر مرداد یا اوایل شهریور، وقتی انگورا به اوج شیرینی میرسن، بچهها، پیرهمردا، زنا، همه جمع میشن تو باغ و انگورا رو میچینن. بعد یه بخشی از اونا میره برای تازهفروشی، ولی اون دونههای کوچیک و شیرینتر، میمونه واسه خشککردن.
مویزا رو یا میندازن رو حصیرای بلند زیر آفتاب، یا میکشنشون توی یه اتاق تاریک با هوای گرم و خشک که یه چیزی شبیه دودخونهس.
بعضی وقتا واسه سرعت، از روغن زیتون یا خاکستر هم کمک میگیرن، ولی خب، اون روش سنتی آفتابی، خیلی خوشطعمتر درمیاد.
بعد از خشکشدن، کارگاههای کوچیک میان مویزها رو تمیز میکنن. هستهدارها رو جدا میکنن، خاکش رو میگیرن، و میریزن تو گونی یا کارتن. بعضیاشون بستهبندی خاصی ندارن، خیلی سادهس. مثلاً ۵ کیلویی یا ۱۰ کیلویی، تو پلاستیک نازک یا کنفی.
جالبه بدونی سال ۱۴۰۲، طبق آمار رسمی اتاق بازرگانی هرات، حدود ۱۲ هزار تُن مویز بدون هسته از افغانستان صادر شده که ۶۰٪ش مستقیم رفته سمت ایران.
چون هم ارزونتره نسبت به مویزهای ازبک، هم طعم ملایمتری داره که برای قنادی و آجیلفروشیها عالیه.
تهش چی میشه؟ یه دونه مویز کوچولو، طی یه مسیر خاکی، از کوه و دشت، میرسه به ظرف آجیل خونهی ما. اگه خوب دقت کنی، مزهی خورشید رو توش حس میکنی… یه جور مزهی ناب، که تو هیچکدوم از بستهبندیهای خارجی پیدا نمیشه.
چالشهای واردات مویز بدون هسته افغان به ایران
واقعا واردات مویز بدون هسته افغان به ایران یه داستان پر از پیچ و خم و دردسرهای خاص خودش داره.
هرچند که این مویز طعم و مزه خاصی داره و کلی مشتری دنبالش میگردن، اما واردکنندهها باید حسابی حواسشون جمع باشه.
اولین مشکل، موضوع برگه سبز گمرکه. خیلی وقتها، قوانین گمرکی نه فقط پیچیدهن بلکه دائماً در حال تغییرن.
این تغییرات باعث میشه که هزینهها و زمان ترخیص کالا بالا بره. مثلا همین چند ماه پیش، تعرفهها تغییر کرد و باعث شد قیمت مویز در بازار یه مقدار بالا بره که اصلاً به مذاق خریدارا خوش نیومد.
بعدش نوبت حمل و نقله. چون افغانستان با ایران مرز زمینی داره، عمده مویزها از طریق جاده حمل میشن.
جادههایی که بعضی از قسمتهاشون خاکی و پر دستاندازه، یعنی محصول ممکنه تو مسیر آسیب ببینه یا خراب شه. بعضی واردکنندهها میگن که حدود ۱۵٪ از محمولهها به خاطر شرایط بد حمل و نقل، کیفیتشون پایین میاد.
موضوع سوم، نوسان قیمت دلاره. ارز که میره بالا و پایین، واردات هم قفل میشه.
خیلی وقتا واردکننده نمیدونه با چه قیمتی باید کالا رو سفارش بده و به بازار عرضه کنه. این بلاتکلیفی باعث میشه بعضی وقتا بازار مویز ناپایدار باشه و قیمتها ناگهانی برن بالا یا پایین.
مسائل قانونی و مجوزها هم یه چالش دیگهست. واردات مویز بدون هسته باید مجوزهای خاصی از سازمانهای بهداشتی و استاندارد دریافت کنه که پروسهش گاهاً طولانی و زمانبره.
این باعث میشه کالا دیرتر به بازار برسه و فرصت فروش از دست بره.
در کنار اینها، رقابت سخت با مویزهای داخلی و کشورهای همسایه مثل ازبکستان و ترکیه هم هست. بعضی وقتها مشتری به خاطر قیمت پایینتر یا بستهبندی بهتر، مویز دیگهای رو انتخاب میکنه.
با همه این مشکلات، واردات مویز افغان هنوز جذابه چون مزیت قیمت و کیفیت باعث شده خریدارا سراغش برن. برای نمونه، یه تاجر تو تهران میگفت:
«با وجود همه مشکلات، فروش مویز افغان تا ۳۰٪ سودآوری داشته و مشتریها هم کیفیتش رو تحسین میکنن.»
پس میبینی، واردات مویز افغان یه کار پر از فراز و نشیب و البته فرصتهای خاصه. هرکسی که میخواد وارد این بازار بشه، باید حسابی هوشمندانه برنامهریزی کنه و از پس چالشها بربیاد.
پتانسیلهای صادرات مجدد مویز بدون هسته افغان
خب، این یکی خیلی جذابه! مویز بدون هسته افغان، تو بازار خشکبار ایران فقط یه محصول نیست، بلکه یه فرصت طلاییه واسه صادرات مجدد. یعنی چی؟
یعنی تاجرا و صادرکنندهها میتونن این مویز رو وارد کنن، بعد با بستهبندی و برندینگ خوب، دوباره به بازارهای دیگه بفروشن و سود خوبی بکنن.
اول از همه، قیمت مناسب مویز افغان باعث شده که تو بازارهای کشورهای همسایه، مخصوصا کشورهای حاشیه خلیج فارس و حتی اروپا، طرفدارای زیادی پیدا کنه.
مثلاً قیمت هر کیلو مویز افغان در ایران حدود ۷۰ تا ۸۵ هزار تومان هست که نسبت به مویزهای مشابه از کشورهای دیگه مثل ترکیه یا ازبکستان خیلی اقتصادیتره.
حالا فرض کن یه صادرکننده تو ایران، این محصول رو با یه بستهبندی شیک و به روز ارائه بده، به طوری که هم کیفیت محصول حفظ بشه و هم ظاهرش مشتریپسند باشه.
این میتونه یک نقطه قوت بزرگ باشه چون خیلی از بازارهای خارجی دنبال مویزهای با کیفیت و قیمت مناسب هستن.
یه نکته مهم دیگه، شناخت بازارهای هدفه. مثلاً کشورهای عربی مثل امارات و قطر، طرفدار خشکبار باکیفیت و خاص هستن و مویز افغان میتونه گزینه جذابی باشه.
حتی بعضی صادرکنندهها دارن روی بستهبندیهای مخصوص و لوکس برای این بازارها کار میکنن که ترکیب رنگ و طرحش به فرهنگ و ذائقه اونجا بخوره.
در ضمن، مزیت جغرافیایی ایران هم کمک میکنه. ایران یه پل خوب بین افغانستان و بازارهای جهانیه. بنابراین، صادرات مجدد میتونه خیلی سریعتر و با هزینه کمتر انجام بشه نسبت به صادرات مستقیم از افغانستان.
از نظر آمار، سال ۱۴۰۲ حدود ۱۲ هزار تُن مویز افغان وارد ایران شده که بخش قابل توجهی از اون برای بازار داخلی مصرف شده ولی یه درصدی هم راهی بازار صادرات مجدد شده. با توجه به افزایش تقاضا و بازارهای جدید، این درصد داره روز به روز رشد میکنه.
آخرش اینکه، اگه یه برنامهریزی درست و مدون باشه، میشه با بازاریابی هدفمند، بستهبندی خاص، و رعایت استانداردهای صادراتی، از این محصول یک برند موفق و پرآوازه ساخت که هم به اقتصاد ایران کمک کنه و هم جای پای افغانستان رو تو بازار جهانی محکمتر کنه.