با مکانیزم ماشه و تحریم‌ها، فروش کشمش سبز کاشمر عمده سخت شده. در این مطلب 3 نکته طلایی معرفی می‌کنیم که بنکداران و عمده‌فروشان بتوانند بازار را حفظ کنند.
محدودیت‌های بانکی و مشکلات ارزی در صادرات کشمش سبز کاشمر عمده
چیزی که من تو این سال ها فهمیدم اینه که یکی از بزرگ‌ترین دردسر ها الان دیگه نه بار زدن کامیونه نه جمع کردن محصول از باغ. همه چی گیر کرده سر همین مشکلات ارزی تو صادرات.
قبلاً راحت پول میومد، طرف تو دوبی سفارش می‌داد، دو روزه پول تو حساب بود. الان؟ هیچی. انگار بخوای آب رو با غربال جمع کنی. همش گیر سیستم بانکی، همش گیر حواله و دلار که هر روز یه ساز میزنه.
بار ها پیش اومده یه محموله کشمش عمده فرستادم برای یه مشتری قدیمی طرف بنده خداها ماه ها دنبال راهی بودن پول رو برسونن، آخرشم مجبور میشن از طریق یکی از دوستاشون تو ترکیه یا یه کشور ثالث جابه‌جا کنن. یا باید تو دبی LC کشایش کنی که 20 درصد میره رو قیمت کشمش سبز کاشمر!
اصلاً حس میکنی تجارت شده مثل دویدن با کفش سوراخ. یه جا میرسی میبینی زیر پات پر از گل ریخته، هر چی تلاش میکنی باز لیز میخوری!
عدد دقیقش اینه، فقط تو همین سه ماه گذشته خودم حساب کردم حدود سی درصد هزینه‌ها فقط واسه جابه‌جایی پول و کارمزدهای بیخود رفته. خب این یعنی چی یعنی سودی که باید بیاد تو جیب تاجر و کشاورز، دود میشه میره هوا.
بار ها این مشکل رو داشتم که مشتری از عراق یا هر جلی دیگه زنگ می زد که نمی‌تونه پول بریزه بانک و من می موندم و با بار بسته‌بندی شده، انبار پر، کارگرایی که پولشونو میخواستن.
تعیین قیمت کشمش سبز قلمی عمده فروشی؛ توسط نهنگ های بازار کاشمر!
حس اون موقع مثل این بود که همه دنیا دست به یکی کردن جلویت دیوار بکشن.
تعرفه‌ها و ممنوعیت‌های تجاری علیه کشمش سبز کاشمر عمده
آقا اصلا این تعرفه‌ها شده مثل سنگ تو کفش. هر قدمی که میخوای برداری میبینیش جلوته. یه بار با یکی از بنکدارای قدیمی تهران رفتیم نمایشگاه استانبول، همه میپرسیدن چرا کشمش سبز کاشمر با اینقدر گیرای کاغذبازیه؟
خب جواب چی بدیم؟ بگیم چون یه عده پشت میز نشستن دلشون میخواد هر روز یه قانون تازه بذارن؟
یکی از مشتریام تو هند یه بار گفت من حاضرم بارو بگیرم حتی گرون‌تر، ولی فقط نمی‌خوام گیر این گمرک و تعرفه بخورم.
این حرفاش مثل تیغ بود، چون خب جنس ما همیشه مشتریشو داشته، مشکل ما نه کیفیت بود نه بسته بندی، مشکل فقط این سد لعنتی تعرفه‌هاست.
راستشو بخوای من خودم دیدم چطوری کشمش ترکیه داره راحت وارد اروپا میشه، بدون اینهمه خط و نشون.
ما اینجا تا میایم بار آماده کنیم یه دفعه میگن فلان کشور ممنوع کرده، انگار داری عروسک خیمه شب بازیو نگاه میکنی که یکی بالا سرش نخ کشیده. یه روز میگن آزاد شده، فردا میگن بسته شد.
اصلاً این موضوع حساب و کتاب نداره. تو فقط تصور کن، یه انبار پر از کارتن کشمش داری، همه آماده، کشاورزا پولشونو میخوان، مشتری اون ور دنیا نشسته منتظره، بعد یه نامه خشک و خالی میاد که تعرفه اضافه شد. خب یعنی کل معادله به هم میریزه.
الان مثلا امسال یه کشور عربی تعرفه زد روش. فقط با همین تصمیم، فروش من تقریباً نصف شد. شاید بگی نصف؟ آره دقیقاً نصف. همین که میگم، آمار بیخود نیست. یعنی اگر پارسال ۴۰ تن فرستاده بودم، امسال زور زدم زور زدم به بیست تن رسیدم.
گاهی وقتا فکر میکنم این ممنوعیتا شبیه سد خاکیه که جلوی رودخونه رو گرفتن. رودخونه زور میزنه، میخواد رد شه، اما خاک هر بار بیشتر میریزه جلوش. ولی خب آب آخرش راه خودشو پیدا میکنه، فقط ماها باید انقدر حرص بخوریم تا اون راه باز شه.
مشاوره صفر تا 100 صادرات کشمش سبز کاشمری؛ واقعی تر از همه مشاوره ها
یه بارم سر همین موضوع یه مشتری فرانسوی رو از دست دادم. هنوز صداش تو گوشمه که میگفت: «ما نمی‌خوایم با این همه داستان دست و پنجه نرم کنیم.» خب چی بگم؟ فقط خندیدم. یه خنده تلخ، مثل کسی که میدونه داره با دست خالی جلوی موج دریا وایمیسه.
استفاده از مسیرهای واسطه‌ای برای صادرات کشمش سبز کاشمر عمده
با چیزایی که تو دو تیتر قبلی گفتیم الان دیگه همه میدونن مستقیم فروختن کشمش سبز به خیلی از کشورا عملاً شدنی نیست. یعنی مثل اینه که بخوای از کوچه بن‌بست با ماشین دربیای، هی دنده عقب، هی جلو، تهش میبینی نمیشه. واسه همین بیشتر صادرکننده‌ها رفتن سمت واسطه. ترکیه، امارات، حتی گرجستان.
اما این مسیرای غیر مستقیم یه تیغ دولبه‌س. از یه طرف کمک میکنه بار بخوابه رو زمین نمونده. یعنی مشتری اون ور دنیا هنوز دستش میرسه به محصول. از یه طرفم، خب معلومه هزینه بالا میره.
سود که باید بیاد تو جیب تاجر یا باغدار، نصفش میره تو جیب واسطه‌ها.
یه چیز دیگه‌م هست، وقتی بار میره از طریق کشورای ثالث، هویت اصلی جنس گم میشه. یعنی طرف تو بازار اروپا میبینه نوشته محصول ترکیه، در حالی که واقعاً کشمش سبز کاشمر عمده‌س.
این دیگه مثل اینه که بچه خودتو بدی دست یکی دیگه و اون اسمشو عوض کنه. نه انصافه نه درست.
تازه ریسکشم کم نیست. چون وقتی بار میره از مسیرهای طولانی، هم احتمال خراب شدنش بالاست هم گیرهای قانونی. مثلا یه بار قانون عوض بشه، محموله وسط راه میمونه. هیچکی هم جوابگو نیست.
اگه بخوای یه عدد بگم، همین دور زدن مسیر مستقیم بعضی وقتا تا ۲۰ درصد روی قیمت نهایی اضافه میکنه. این یعنی تاجر مجبوره گرون‌تر بفروشه، مشتری بعضیاشون میپرن، بازار کوچیکتر میشه.
آخرش چی میشه؟ همه این فشارا میاد رو دوش بنکدار و فروشنده و باغدار. واسطه‌ها کار خودشونو میکنن، سودم میبرن، ما میمونیم با یه بازار نصفه نیمه.
راهکارهای دولت و بخش خصوصی در حمایت از کشمش سبز کاشمر عمده
والا راهکار گفتن آسونه، عمل سخته. یه روز میشنوی جلسه گذاشتن، فرداش میگن بسته حمایتی، بعد میری میبینی هیچ چیز واقعی تو کار نیس. یه تیکه کاغذ، چند تا وعده، همین. ماها موندیم وسط زمین و آسمون.
بخش خصوصی هم هست وای چه فایده بعضیاشون تلاش میکنن، نمایشگاه میرن، برندسازی میکنن، ولی خب همه جیب پر ندارن که برن تو این بازی. یکی زورشو میرسه بسته‌بندی قشنگ بزنه، یکی نه.
یه بار شنیدم یکی از صادرکننده‌ها میگفت: اگه دولت فقط دست از سرمون برداره خودش کمک بزرگیه. راست میگفت. گاهی وقتا همین که سنگ جلو پاتو برندارن دیگه معجزه‌س.
بازم میگن میخوان وام بدن، تسهیلات، ارز نیمایی. حرفا قشنگ، ولی موقع اجرا؟ انگار داری نخود تو دیگ سوراخ میریزی. هی میری، هی دنبالش میدوی، آخرشم خالی.
مرکز کشمش سبز ایرانی اینجاست در خراسان رضوی – کاشمر
خصوصی‌ها بعضی وقتا خودشون راه حل پیدا میکنن. مثلا پیمان‌های دوجانبه با خریدار میبندن، یا پول رو جنس دیگه جابه‌جا میکنن. اینجوری شاید بشه یکم نفس کشید.
نتیجه گیری برای 3 نکته طلایی صادرات کشمش سبز کاشمر عمده
- حذف تعرفه با اسناد ارجین افغانستان
- اعتماد سازی و نقل انتقال پول بصورت TT
- واسطه گرایی جایگزین فروش مستقیم
اینا نکات طلایی برای صادرات کشمش کاشمر در زمان اسنپ بک.
اما در کل من فکر میکنم کشمش کاشمر یه برند خودشو داره، یعنی حتی بدون این همه سیاست پیچیده میشه فروختش، فقط لازمه این دیوارای بلند کمتر شه.
خب همین امسال فقط یه نمایشگاه دوبی باعث شد فروش چندتا شرکت تقریبا دو برابر شه. یعنی وقتی فضا باز باشه، خودش راه میره. نیازی به این همه خط و نشون نیست.
محاسبه هزینه صادرات کشمش سبز و گلدن طلایی ایران + راهنمای خرید
آخرشم راستشو بخوای، دولت بیشتر دنبال آمار قشنگه، خصوصی دنبال پول نقد. این وسط کشاورز و بنکدارن که له میشن. مثل دو سنگ آسیاب که هر روز داره میچرخه، دونه رو میسابه، دونه هم همون کشمش سبز کاشمر عمده‌س که باید دست مشتری برسه.
