رقابت ایران و ترکیه تو بازار عربی از زاویه یه خشکباری قدیمی؛ خرید عمده کشمش سبز قلمی و رازهایی که فقط اهل بازار میدونن
کشمش سبز قلمی، برگ برنده ایران در رقابت غذایی با ترکیه در خاورمیانه
ببین، ما سالهاست با ترکیه داریم نونبهنون میخوریم تو بازار خشکبار. اونا تبلیغ زیاد دارن، شیکتر کار میکنن، ولی ما؟ با همین کشمش سبز مشهورمون که طعمش از دل آفتاب درمیاد، داریم میجنگیم.
باور کن یه بار یه تاجر عرب گفت: “این کشمش های ما یه چیزی داره که مال ترکیه نداره، یه بوی خاک گرم.” همونو گفت، بوی خاک گرم! من اون موقع فهمیدم چرا مشتری عرب انقدر عاشقشه.
کشمش ما طعمش طبیعیه، شیرینیاش نمیزنه تو ذوق. اونور ترکیهایا میان با شربت قاطی میکنن، براقتر میشه ولی مزهاش مصنوعیه. اینو فقط کسی میفهمه که سالها تو بار زدن و چشیدن بوده.
یه بار تو بندرعباس یه محموله کشمش سبز فرستادیم برای قطر، یادمه حدود سی تا کارتن برگشت خورد چون بستهبندیها ترکیده بود. از همون روز فهمیدیم بستهبندی مهمتر از خود باره. الان دیگه از کارتنهای ضخیمتر استفاده میکنیم، آرم جدید هم زدیم روش، ساده ولی چشمگیر.
رقابت سخته، مخصوصاً وقتی اونا سرمایهدار دارن، تبلیغ ماهوارهای، ولی ما چی؟ فقط همین دلگرمی بین بچههای خشکباری. باورت نمیشه، یه بار نشستیم حساب کردیم دیدیم شاید بیست درصد ارز صادراتیمون از همین کشمش سبز قلمی درمیاد. نه شوخی میکنم، جدی! بیست درصد کم چیزی نیست، اونم وقتی که نصف دنیا دنبال شیرینی سالمه.
الان عربا بیشتر دنبال طعم طبیعیان، مخصوصاً کویتیها و قطریا. میگن “بدون افزودنی بده.” خب کشمش ما همینطوریه، تمیز، خشک زیر آفتاب. فقط کاش تو تبلیغ یه کم جلوتر میرفتیم. چون ترکیه حتی توی اینستاگرام عربی تبلیغ میزنه ولی ما هنوز با تلفن دستی سفارش میگیریم.
کشمش طبیعی؛ محصولی از دل طبیعت، برای حافظان زمین!
من میگم اگه ما هم یه کم روی برند کار کنیم، همین خرید عمده کشمش سبز قلمی میتونه ما رو ببره بالا، بالاتر از ترکیه. چون مزه که داریم، اعتماد که هست، فقط باید یاد بگیریم قشنگتر نشونش بدیم. کشمش ما خودش حرف داره، فقط باید یکی گوش بده.
بازطراحی بستهبندیهای صادراتی برای خرید عمده کشمش سبز قلمی
راستش، قدیما بستهبندی رو جدی نمیگرفتیم. میگفتیم “بار خوبه خودش فروش میره.” ولی نه، دیگه اون دوره گذشته. مشتری عرب، چشمش دنبال شیکیه.
بسته خوشگل ببینه، همون لحظه دل میبره. یه بار یکی از تاجرای قطری گفت “طعم عالیه ولی جعبهاش شبیه داروه!” خندیدیم، ولی راست میگفت.
از همون موقع شروع کردیم طرح عوض کردن. رنگ سبز و طلایی زدیم. نه اون سبز تیره، یه سبز روشن که برق بزنه زیر نور. آرم نیشابور هم کوچیک زدیم گوشه، زیرش نوشتیم: “Iranian Green Raisin.” ساده، تمیز.
تازه فهمیدیم بستهبندی خودش نصف فروشه. تو دوبی یه غرفه داشتیم، کشمش همون کشمش، ولی چون بسته جدید بود، ده برابر بیشتر نگاه میکردن. یکی میاومد فقط واسه عکس گرفتن از جعبه! انگار سوغاتی فرهنگی شده بود براشون.
یه چیز دیگه، قطر خیلی روی نظم حساسه. یه بار بستهها کمی خاکی بود، کل محموله برگشت خورد. همون موقع به خودم گفتم “دیگه نه، تمیزی مهمتر از وزن باره.” حالا همه بارا رو قبل ارسال دوبار میکشیم تو دستگاه گردگیری. زمان میبره ولی میارزه.
یه مشتری از جده گفت بستههاتون بوی ایران میده. نمیدونم تعریف بود یا شوخی، ولی خوشم اومد. چون دقیقاً همینو میخواستیم. یه حس اصیل، نه تقلیدی.
الان هرکی تو کار خرید عمده کشمش باشه میفهمه، بستهبندی فقط ظاهر نیست. هویته. باهاش فرهنگ میفرستی. ماها تازه داریم یاد میگیریم حرف کشمش رو با رنگ و طرح بزنیم، نه فقط با طعم. یه جعبه قشنگ گاهی کار صد تا تبلیغ رو میکنه. به چشم دیدم، یه بار فقط با یه طرح ساده فروش سه برابر شد. عددی نمیگم دقیق، ولی حدوداً همونا.
خرید کشمش سبز کاشمر برای مصارف دارویی و آرایشی؛ طلای سبز ایران که دنیا دنبالش افتاده!
بسته مهمه، خیلی. اون چیزی که ترکیا باهاش بازی بلدن، ما تازه داریم یاد میگیریم. ولی دیر نیست. کشمش ما خاصه، فقط باید درست پوشش بدیمش.
تبلیغات دیجیتال هدفمند در کشورهای عربی برای افزایش خرید عمده کشمش سبز قلمی
ببین، قدیما تبلیغ یعنی بنر و تراکت. الان نه، همه چی رفته تو گوشی. عربا مخصوصاً، بیشتر تو اینستا و واتساپان. یه ویدیو خوشگل ببینن، سریع میفرستن برای هم. ما اولش خندیدیم گفتیم مگه میشه کشمش رو آنلاین فروخت؟ ولی شد. و چه جوری هم شد!
یه بچه از مشهد، یه پیج زد، عکسای قشنگ از خوشههای کشمش قلمی گذاشت، با نور آفتاب و خاک داغ.
یه کپشن ساده نوشت: “طبیعی، بدون قند اضافه، مستقیم از تاک.” همونا باعث شد کلی سفارش بیاد از کویت. جدی میگم، یه روز صبح دیدم ده تا پیام عربی اومده، نصفش سفارش بود.
ترکیا سالها جلوتر بودن. ولی الان ماها هم داریم یاد میگیریم. با گوشی، با استوری، با دل حرف زدن. تبلیغ اگه زیادی رسمی باشه، هیچکی نگاه نمیکنه. یه بار یه ویدیو گرفتم از بارگیری کامیون کشمش، بیادیت، خام. همونا باعث شد یه بنکدار عمانی زنگ بزنه بگه “همین حس واقعی رو دوست دارم.”
تبلیغ دیجیتال خرج زیاد نداره، ولی دقت میخواد. مثلاً رنگ پسزمینه مهمه، عربا رنگ طلایی دوست دارن، یا سبز زیتونی. یه بار اشتباهی قرمز زدیم، اصلاً بازخورد نگرفتیم. انگار قرمز براشون رنگ مواد خوراکی نیست. یاد گرفتیم دیگه.
الان تو بازار، هرکی دنبال خرید عمده کشمش باشه، اول میره سرچ میکنه تو اینستا یا گوگل. اونجا باید جلوی چشمش باشی. نه تو کاغذ. نه تو حرف. تو صفحه.
یه چیز دیگه هم هست، تبلیغ زیاد، نه، لازم نیست. فقط واقعی باشه. یه عکس از کشمش تو آفتاب، یه جمله از دل. مشتری خودش حس میکنه. ما خودمون همون اول نفهمیدیم. ولی وقتی دیدیم فقط با یه پست ساده فروش بالا رفت، فهمیدیم دنیای تبلیغ دیگه عوض شده.
خرید بهترین کشمش سبز پیکامی دانه بلند ایران از کارخانجات کاشمر
ترکیا خرج میلیاردی میکنن، ما با یه موبایل و نور آفتاب جلو میریم. سختتره، ولی صادقتره. و مشتری عرب این صداقت رو بو میکشه، از دور.
نمایشگاههای غذایی منطقهای، سکوی پرتاب خرید عمده کشمش سبز قلمی
من اولش نمایشگاه رو جدی نمیگرفتم. میگفتم خرج بیخوده. غرفه، بروشور، تشریفات… ولی نه. وقتی دوبی رفتم، فهمیدم اونجا معاملهها تو یه نگاه بسته میشه. فقط باید بلد باشی نگاه کنی. یه لبخند، یه تعارف چای، همونا کافیه.
یه سال، فکر کنم ۱۴۰۱ بود، یه غرفه کوچیک داشتیم کنار ترکیا. اونا همه چی داشتن، نور، عکس، مدل! ما؟ یه میز چوبی، دو تا کارتن کشمش سبز و یه پرچم ایران. ولی باورت نمیشه، شلوغتر از اونا بودیم. چون بوی کشمش، همون بوی آفتابخوردهاش، کل سالن رو پر کرده بود.
یه تاجر بحرینی اومد گفت “این بو رو از بچگی یادمه.” همون شد. یه قرارداد بستیم، عدد دقیق یادم نیست، ولی حدود ده تُن بار رفت همون سال. اونجا فهمیدم که تبلیغ واقعی خود محصوله، نه تابلو LED.
الان نمایشگاها شده فرصت. هر کی تو کار خرید عمده کشمش سبز قلمی باشه باید حداقل یه بار بره. نه واسه فروش فقط، واسه دیده شدن.
واسه حرف زدن با مردم، شنیدن لهجهها، فهمیدن چی میخوان. یه عرب سعودی اومد گفت: “ما بسته کوچیک میخوایم، نه کیلویی.” همین یه جمله مسیر فروش ما رو عوض کرد. از اون به بعد بستهبندیهامون دوتا سایز داره.
بعضیا میگن این چیزا بیفایدهاس. نه. بیفایده نیست. اونجا آدم یاد میگیره فرهنگ فروش یعنی چی. یه بار یه بچه از عمان گفت “شما ایرانیها فقط کشمش نمیفروشین، حس میفروشین.” راست گفت.
ترکیا اونور سالن، پر زرقوبرق، ولی خشک. ما ساده، بیآرایش. اما مردم میاومدن سمت ما. نمیدونم شاید صداقت باره. شاید چهره آفتابسوخته کارگرای تاک. هرچی هست، اونجا فهمیدم که کشمش سبز قلمی فقط یه محصول نیست، یه پیام داره.
بهترین زمان خرید عمده کشمش کاشمر کیه؟ ۳۰ مرداد تا ۳۰ مهر، ۳۰ آبان و ۳۰ بهمن ماه
کاش هر سال بریم. چون اونجا، وسط شلوغی، آدم حس میکنه هنوز امید هست. بازار هست. و تا وقتی این بوی کشمش میمونه، ما از ترکیه عقب نمیمونیم.