ما در مجموعه خود توانسته ایم 24 تن کشمش طلایی ممتاز را در سال اخیر به عراق ارسال کنیم که جزو دستاورد های بزرگ ما است.
چرا کشمش طلایی ممتاز تو عراق خواهان داره؟
خب راستش رو بخوای ما اولش فکر نمیکردیم اینقد عراقیا روی کشمش طلایی ایران مخصوصاً اونایی که از منطقه کاشمر میان، حساس باشن.
ولی وقتی یهبار یکی از تاجراشون اومد دم در کارخانه و از نزدیک بار رو دید، دیگه خودش یه مشتری دائم شد. اونا واقعاً روی رنگ و بوی کشمش وسواس دارن. کشمش طلایی اگه برق نداشته باشه یا یه دونهاش سیاه باشه، کلاً بیخیال میشن. میگن «ما دنبال بار لوکسیم، مال شما فرق داره».
حالا چرا فرق داره؟ اولاً نوع انگوری که تو منطقه ما رشد میکنه، هم کشیدهست هم شیرینیش خاصه. بعدشم تو خشککردن با دود گوگرد و دستگاه سورتینگ خیلی دقیق کار میکنیم.
بار قبل از اینکه تو کارتن بره، چندتا مرحله کنترل کیفیت رد میکنه. ما حتی یه بار دیدیم یه مشتری عراقی اومد گفت این کشمشا رو فقط تو مجالس مهم استفاده میکنن. این خودش یه نشونهست که براشون کشمش ایرانی یه کالای لوکسه.
از اونور هم قیمت کشمش طلایی ایران نسبت به ترکیه یا افغانستان پایینتره ولی کیفیت بالاتره. عراقیا زرنگن، میان از ما بار رو با دلار پایینتر میخرن ولی به اسم ترکیه میفروشن اونطرف. ما تو بار آخرمون یعنی همین ۲۴ تن، یهجور بستهبندی زدیم که حتی برچسب عربی زدیم روش، چون اونطوری فروشش راحتتره.
جالبتر اینکه ما یه بار خواستیم یه مدل کشمش دیگه بفرستیم، مثل سبز قلمی. ولی جواب نگرفتیم. چون بازار عراق بیشتر دنبال رنگ طلاییه. تو سوپرمارکتای نجف و کربلا بری، قشنگ مشخصه بار ایران چطوره. برق داره، بوی خاص داره، اصلاً با کشمشای دیگه فرق داره.
یه چیز دیگهم هست، عراقیا چون فرهنگشون نزدیک ماست، با کشمش و آجیل آشنان. مصرفش بالاست. مخصوصاً تو محرم، صفر، یا عیدای خودشون. بهخصوص بغداد، اربیل و نجف، بازارهای خیلی قویای برای کشمش دارن. اونا دنبال اینن که یه بار خوشدست، خوشرنگ و بدون چسبندگی بگیرن. و خب، کشمش طلایی کاشمر همه اینا رو داره.
آخرش هم بگم که با اینکه مسیر صادرات به عراق نسبت به اروپا راحتتره، ولی رقابت زیاده. یعنی اگه یهبار بار بد بدی، همون مشتری دیگه پشت سرش نمیاد. ما سر همین موضوع تو بار قبلی سه بار چک کردیم که نه دونه خراب باشه، نه چسبنده.
اگه بخوای صادرات موفق داشته باشی به عراق، باید بفهمی چی براشون مهمه: ظاهر، طعم، بستهبندی و قیمت. این چهارتا رو بزنی تو هدف، مشتری خودش برمیگرده. همین شده که کشمش طلایی ایران اونجا رو بورس افتاده.
مجوزهای لازم برای صادرات کشمش طلایی ممتاز به عراق
خیلی میگن صادرات کشمش به عراق آسونه، اما بدونن از دور دیده قشنگه.
ما خودمون سر این ۲۴ تن کشمش طلایی که رفت عراق، کلی کاغذبازی کردیم، یهجا گیر گمرک خوردیم، یهجا برگشت خورد از سمت عراق! ولی خب از اونورم سود داره اگه اصولی بری جلو. بزار از اول برات بگم.
اولین چیزی که لازمه، کارت بازرگانی فعاله. بدون اون اصلاً نمیتونی ثبت سفارش کنی یا تو سامانه جامع تجارت بیای بالا. بعدشم کد تعرفه گمرکی کشمش رو باید درست وارد کنی، که برای کشمش طلایی خشکشده با دود گوگرد معمولاً 08062010 هست. اگه اشتباه بزنی، گیر میکنی تو مرحله اظهارنامه.
ما تو این بار ۲۴ تن، از بستهبندی ۱۰ کیلویی استفاده کردیم چون طرف عراقی گفته بود اونور توی بازار عمده راحتتر فروش میره. ولی همین بستهبندی هم باید طبق استاندارد باشه.
مثلاً نباید کارتنها بیشتر از ۱۲ کیلو وزن داشته باشن، چون تو عراق قانون بهداشت مواد غذایی میگه بستههای سنگین توی انبار فاسد میشن زود. همینم باعث شد بار اول، ۴۰۰ کیلو رو مجبور شدیم دوباره بستهبندی کنیم.
مجوز بهداشت هم از سازمان غذا و دارو گرفتیم. اونم خودش یه داستانه. نمونهبرداری، آزمایش گوگرد، رطوبت، قارچ، کپک… کلی چیز چک میکنن.
حد مجاز گوگرد باید زیر ۲۵۰۰ ppm باشه، ما روی ۱۹۰۰ بودیم. تازه همینم طرف عراقی دقیقاً بررسی کرد، چون گمرک عراق آزمایش خودش رو داره. اگه رد شی، بار برمیگرده. یعنی کل زحمت میره رو هوا.
بعد باید استاندارد اجباری داشته باشی، که از مؤسسه استاندارد ملی ایران میگیری. توش نوع انگور، روش خشککردن، دستهبندی دونهها، درجه رنگ و قند طبیعی ثبت میشه.
توی برگه آنالیز ما زده بودن Brix کشمش ۷۰ بود که عالیه. این عدد یعنی شیرینی طبیعی کشمش، که برا عراقیا خیلی مهمه.
یه چیز دیگهم هست: گواهی مبدأ و گواهی سلامت. گواهی مبدأ رو اتاق بازرگانی صادر میکنه، که نشون بده بار واقعاً از ایرانه. گواهی سلامت رو هم اداره قرنطینه نباتی میده، چون عراق روی ورود محصولات کشاورزی از نظر آفات خیلی حساسه.
ما مجبور شدیم کل بار رو یه بار دیگه با دستگاه UV ضدعفونی کنیم، چون یه بار مشتری عراقی از یه جای دیگه خریده بود، آفت داشت، کل گمرک عراق گیر داده بود به بارای ایرانی.
در آخرم باید تو سامانه TIR ثبت کنی برای ترانزیت بینالمللی اگه از مرز زمینی رد میشی. ما از مرز مهران زدیم بیرون، که معمولاً شلوغتر از باشماق و شلمچهست، ولی چون مشتری اونور تو نجف بود، مجبور بودیم از اونجا بریم.
هزینه حملونقل هر تن تا اونجا شد حدود ۳.۲ میلیون تومن، با توجه به اینکه تریلی سردخانهای نبود.
جمعاً واسه این صادرات ۲۴ تنی، بالای ۵۵ میلیون تومن فقط خرج مدارک و مجوزا شد. ولی خب وقتی بار رسید دست مشتری و تایید شد، همون موقع پول رو بهدلار تسویه کرد. یعنی ارزشش رو داشت، به شرطی که همه چیز دقیق باشه.
تجربه واقعی از ارسال ۲۴ تن کشمش طلایی
روزی که بار طلایی، یعنی همون کشمش گوگردی لوکس که از بهترین باغای کاشمر جمع شده بود، تا دونهبهدونهش چک شده، پول رنگ و بستهبندیشم حسابی داده بودیم. بارو آماده کردیم تو کارتنهای ۱۰ کیلویی، دونهها برق میزد، انگار طلا ریختیم توی جعبه!
روز بارگیری با اینکه راننده آشنا بود، ولی چک کردیم کامیونش تمیز باشه، نم نداشته باشه، و پارچهی برزنتی سالم باشه.
بار رو زدیم پلمپ و بارنامه زدیم از سامانه جامع تجارت. دم مرز مهران یهکم معطلی خوردیم چون سیستم سامانه TIR کند شده بود. ولی خب بعد از دو روز تونست رد بشه.
طرف عراقیمون تو نجف بود. همونجا تحویل گرفت. ولی قبل از ترخیص، یه مرحله نمونهبرداری از کشمش انجام شد. اونجا دیگه قلبمون اومد تو دهن! چون اگه میگرفتن بار مشکل داره، کل هزینه میرفت رو هوا. ولی خدا رو شکر چون قبلش آزمایش کرده بودیم و رطوبت بار زیر ۱۴٪ بود و گوگردش زیر ۲۰۰۰، ترخیص شد راحت.
نکته مهم این بود که بستهبندیمون عربی داشت، اطلاعات محصول روش کامل بود، شماره بهداشت ایران هم ثبت شده بود.
این خیلی توی سرعت ترخیص کمک کرد. تازه چون تو خود عراق مالیات واردات مواد غذایی صفره، فقط هزینه حمل و ترخیص از طرف خودشون شد.
خلاصه این تجربه بهمون یاد داد که صادرات فقط بار زدن نیست.
باید با دقت بری جلو، از نوع کشمش بگیر تا بارنامه و بستهبندی. مثلاً اگه یه دونه خراب وسط بار باشه، مشتری همونجا وسط گمرک اعتراض میکنه. ما حتی برای هر ۵ کارتن، یه QC برگه زدیم که نشون بده بررسی شدن